فریدون آسرایی:
عاشق شدم.۳سال صبح تا شب کارم گریه کردن بود.هنوزم نتونستم کسی را به اندازه آن زن دوست داشته باشم برای همین ازدواج نکردم/ چه بلایی دراین ۳۸سال سرجوانان آوردیم که….
بیوگرافی:
فریدون آسرایی متولد ۱۳۳۵/۵/۱۵ تهران.
از دوران تولد تا راهنمایی را در جمالزاده بودم
دوران نوجوانی و جوانی را در منطقه برق آلستوم خیابان ستار خان گذراندم و بعد از آن برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتم.

شما چندین سال را خارج از ایران گذراندید. ۲۳ سال زمان بسیار زیادی بود. از مهاجرت خودتان بگید.
من بعد از گرفتن دیپلم تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برم برای همین راهی خدمت سربازی شدم و در لشگر ۶۴ در رضاییه ((ارومیه فعلیه)) خدمت کردم. در تابستان ۵۵ به مدت ۶ ماه در بلندی های جولان در مرز سوریه و اسراییل خدمت کردم . بعد از خدمت در دیماه ۵۶ بورسیه تحصیلی من آمد و۸ سال در فیلیپین بودم . ۵ سال مهندسی کشاورزی خواندم و ۳ سال فوق لیسانس در همین رشته ادامه تحصیل دادم.
در همین زمان یک سری اتفاقات برام رخ داد که…..

چه اتفاقاتی؟ میشه اگر امکانش هست برامون بگید؟
این را برای اولین بار اینجا برای شما تعریف میکنم. من در فیلیپین عاشق شدم. عاشق یک دختر فیلیپینی.
تمام کارها و مقدمات ازدواجمان را هم انجام دادیم و حتی فرم شهرداری را هم پر کردیم. بیش از حد عاشق هم بودیم وادچار مشکل میشدیم.یکباره به قدری خسته شدم که تصمیم گرفتم به کانادا برم. گفتم میرم کانادا و یه مدتی میگذره و هر ۲ قدر هم را میدانیم و برمیگردم دنبالش. ۳ سال کار من شده بود گریه کردن. صبح بیدار میشدم گریه میکردم و شب میخوابیدم با گریه میخوابیدم. تمام فکر و ذکر و زندگیم شده بود عشق مانده در فیلیپین.

در کانادا چه کار میکردید؟ آنجا هم ادامه تحصیل دادید؟
در آنجا ۲سال شبانه روز کار سخت و طاقت فرسا انجام دادم و بیش از توانم مایه گذاشتم و بعد از ۲ سال رستورانی را که همیشه آرزو داشتم خریدم. کار را شروع کردم ولی زیاد خوب نبود و ورشکست شدم. یه مدت شروع به تحقیق کردم و تمام رستوران ها را گشتم تا بدانم مشکل چه بود؟ این بار با ۲ تا از دوستانم پر قدرت تر و قوی تر شروع کردیم و خدارو شکر خیلی خوب بود به طوری که آخر هفته ها صف میکشیدند جلوی رستوران.
۵ سال از حضورم در کانادا میگذشت که بالاخره ویزای اقامتم صادر شد. به محض اینکه ویزا آمد یه هفته بعد فیلیپین بودم. در تمام این روزها عشقم را فراموش نکرده بودم و برگشتم. تمام این روزها و شبها را به عشق او گذرانده بودم. برگشتم و پیدایش کردم ولی وقتی دیدمش نه او آن حس گذشته را نسبت به من داشت و نه من آن حس عاشقی را. ۲ماه ماندم و هیچ چیز عوض نشد و دوباره به کانادا برگشتم

چرا دیگه هیچ وقت ازدواج نکردید؟
هیچ وقت دیگه نتونستم کسی را اندازه او دوست داشته باشم.
هر تار موی من میلیونها سلول داشت و تمام این سلولها عاشق آن زن بود.

کار خوانندگی را چطور آغاز کردید؟
یکی از دوستان دانشجویی ام هم به کانادا آمده بودند که عاشق موسیقی بودند. یکی از آنها یک ارگ گرفت و در خانه تمرین میکردیم. یکی دو نفر دیگر هم به ما اضافه شدند و یک گروه تشکیل دادیم به نام غرال. حتی ۲ اجرا هم داشتیم . گروه خوبی بود ولی چون من دوست نداشتم در تورنتو بمانم به خاطر همین به ونکوور آمدم و با آمدن من آن گروه هم بهم خورد. به ونکوور رفتم و آنجا یک گروهی تشکیل دادیم به نام پرواز که در این گروه: کامران و هومن و هنگامه و رامین زمانی و علی الهی بودند

شما ۲۳ سال خارج از ایران بودید. الان دیگه هم خواننده شده بودید و درحالیکه میتونستید مثل بقیه دوستانتون به لس آنجلس برید و آنجا بخوانید به ایران برگشتید.چرا؟
دیگه خسته شده بودم. نمیدانم چرا ولی برگشتم. خیلی داغون بودم. تمام پس اندازم در این سالها را در ۴ ماه خرج کردم و باز رسیدم به نقطه صفر. پوچ پوچ بودم.

استارت خوانندگی در ایران از کجا زده شد؟
برای دیدن خانواده به ایران آمدم و سال ۷۹ همزمان با شروع موسیقی پاپ در ایران بود و تصمیم گرفتم یک آلبوم در ایران تهیه کنم و قبل از آن هم یک آلبوم در خارج از کشور پخش کرده بودم که یک قطعه در آلبوم دورنگی بهنام صفاریان هم خوانی کردم که همان باعث شد تهییه کننده آلبوم از من بخواهد که آلبوم را در ایران منتشر کنم که در ابتدا با پدرام کشتکار و در نهایت با بهروز صفاریان آلبوم غریبه را به پایان رساندیم که آخرین قطعه آن خوشگل عاشق بود

در همین آلبوم یک آهنگ بود به نام خوشگل عاشق. این کار سکوی پرتاب شما بود.
ترانه این کار از رضا تبریزی بود یک پسر گمنام ولی با استعداد. همیشه زیر لب زمزمه میکردم. آلبوم را بسته بودیم ولی یکی ازز کارها دچار مشکل شد و قرار شد یک ترانه دیگر جایگزین کنیمو بهروز صفاریان گفت یه تارنه داشتی آهای آهای داشت توش همیشه زمزمه میکردی. میخوای اونو بسازیم؟ من خیلی استقبال کردم و ترانه و ملودی را دادم و بهروز ساخت و خدارو شکر خیلی هم گرفت.

کار کردن با بهروز صفاریان چطوره؟
بهروز واقعا در کار خودش استاده و من فکر نمیکینم با هیچ کس دیگه ای بتونم به اندازه بهروز موفق باشم. در جشنواره موسیقی ما برای آلبوم عشق یعنی در ۵ بخش کاندیدا بودیم که ۴ جایزه رو گرفتیم و در جشنواره موسیقی فجر کاندید هر ۳ بخش موسیقی فجر شدم و برنده بهترین آلبوم شدم.

در بین همه آهنگهایی که ساختید کدام کار را از همه بیشتر دوست دارید؟
آهنگ هنوزم همونیم که برای مادرم ساختم را خیلی دوست دارم و بعد از آن غریبه _ کبوتر و بوی سیب را خیلی دوست دارم.

علاقه شدید شما به فوتبال.
من از بچگی عاشق فوتبال بودم و همیشه از همان موقع تا همین امروز فوتبال بازی میکردم و میکنم. حتی نظر کارشناسی هم میتونم بدم.

پس الان فوتبال ملی و استقلال و پرسپولیس را یه تشریح کارشناسی بکن.
تیم ملی واقعا با کارلوس کیروش به یک انسجام دست یافته و با برنامه بازی میکنه و دقیقا میداند که از بازی چه میخواهد. این نتیجه زمان دادن به مربی است که تفکرات خود را پیاده کند.

درباره استقلال باید بگویم آقای منصوریان اشتباه کرد که نفت را رها کرد و به استقلال آمد چون آنجا به دور از حاشیه داشت خیلی خوب نتیجه میگرفت.

درباره پرسپولیس هم بگویم که در حال حاضر هیچ تیمی به زیبایی او در ایران فوتبال بازی نمیکند و این را مدیون برانکو و بازیکنان تاکتیک پذیرش هستند

من راجع به علی دایی هم یه صحبتی میخوام بکنم. شان و جایگاه علی دایی نشستن روی نیمکت مربیگری نیست. کمترین جایگاه علی دایی رییس فدراسیون فوتبال ایران یا رییس کنفدراسیون فوتبال آسیا AFC است

چه چیزی خیلی شما را عصبی میکنه؟
نداشتن آگاهی و رعایت نکردن قوانین رانندگی.

دغدغه ای برای جوانان داری؟
وقتی میبینم جوانان مملکتم روی آوردن به جراحی های زیبایی واقعا غصه میخورم. ما چکار کردیم با جوانان؟
در این ۳۸ سال چکار کردیم که جوانان ما به عمل زیبایی روی آوردند؟
چه بلایی سر تلویزیون آوردیم که خانواده ها پای سریالهای خارج از کشور مینشینند؟
چکار کردیم که ایام عید نوروز سیل هجوم ایرانی ها به ارمنستان و گرجستان و ترکیه سرازیر میشه برای دیدن کنسرت و…

چرا کسی پاسخگوی این سوالات نیست؟؟

فریدون آسرایی : احساسی

محمد علیزاده : دوست قدیمی

مرتضی پاشایی : پدیده – خذا بیامرزه

محسن یگانه : صمیمی و دوست داشتنی

فرزاد فرزین : همخوان در آهنگ کمک کن

رضا صادقی : نظر خاصی ندارم

حامد همایون : شور جدید در موسیقی

بهنام بانی : تازه و پرطرفدار

بهروز صفاریان : بی نظیر و کار بلد

محمد اصفهانی : صداشو دوست دارم

محمدرضا شجریان : استاد تکرار نشدنی

همایون شجریان : وارث پدر

ابی : خواننده پرطرفدار

داریوش : عاشق صداشم

صحبت پایانی:
خیلی تشکر میکنم از کانال پرطرفدار اخبار روز ایران بابت این مصاحبه و همچنین منتظر دیدن مردم عزیزم در کنسرت های پایانی شهریور هستم
۲۱ و ۲۲ شهریور هم در کنسرت تهران منتظر مردم خوب تهران هستم
امیدوارم موسیقی ایران به آنچه که لیاقتش را دارد برسد