جوکهای خیییییییییییییلی خنده دار ، خنده در حد ترکیدن ۳
تو پارک یه خانم سگشو گم کرده بود. وقتی پیداش کرد بهش گفت: کجا بودی مامانی
حالا اگه ما گم شده بودیم بهمون میگفتن کجا بودی توله سگ
در اعتراض به اقدامات عربستان
باید درس عربی رو حذف کنن
تازه ریاضی هم باید حذف بشه
چون ریاض پایتخت عربستانه
اگه ارتباطی بین عربستان و درسهای
دیگه هم پیدا کردم خبر میدم
اصلا فعلا نمیخواد هیچ درسی بخونین
افسر راهنمایی رانندگی کارنامه دو تا بچه هاشو نگاه میکرد
کارنامه اولی رو که دید تجدید شده کتکش زد
رفت سراغ دومی، تا کارنامشو دید گفت: اشکال نداره سال دیگه جبرانش کن!!
برادرش بهش گفت: تو هم که تجدید شدی، چطور تو رو نزد؟!
گفت :کارنامه رو تا کردم، وسطش یه ده هزار تومنی گذاشتم
تا حالا دقت کردین……
تو مدرسه و دانشگاه همیشه کلاسای دیگه زودتر از کلاسی که ما توشیم تعطیل میشن ؟ چرا ؟؟
داداشم کلاس سوم دبستانه ساعت ۷ صبح بیدارش کردم
با جدیت تمام سر همه خونواده داد میزنه :
ای بابا ولم کنید ، ۳ ساله درس میخونم به کجا رسیدم ؟
آقا ﻣﺎ ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، دیوانه بود…
میﮔﻔﺖ :
ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﻭ ﻧﺎﻡ ﺑﺒﺮ،
ﺣﺎﻻ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﮕﻮ،
ﺣﺎﻻ ﺍﻣﺎﻣﺎﯼ ﻓﺮﺩ
ﺣﺎﻻ ﺯﻭﺟﺎ،
ﺣﺎﻻ ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﻮﻥ
ﺗﻮﺟﯿﺤﺶ ﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ،
ﻣﯿﮕﻔﺖ : هیچکی ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﻗﺒﺮ، ﺳﻮﺍﻻ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻣﯿﺎﺩ؛ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ کنین
دختره از خونه میاد بیرون تاکسی میگیره
راننده میگه کجا میری
دختره میگه من به بابامم نگفتم کجا میرم حالا به تو بگم ! ایششششش
دلم اتفاقی تازه میخاهد
مثلا پیتزا نذری
بچه : مامان، چرا لباس عروس سفیده؟
چون بهترین روز زندگیشه
پس چرا لباس داماد سیاهه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برو گمشو تو اتاقت درستو بخون…
آخرین گزارش گوگل از بیشترین سرچ های شب امتحان :
دعای لغو امتحان
دعا برای خواب دیدن سوالات به همراه پاسخنامه
دعا جهت آسیب دیدن مراقبین
دعا جهت افزایش باران رحمت الهی در حد سیل
ورد برای طی الارض حین امتحان
روش های تقلب حرفه ای
دعای قبولی امتحانات
ماهایی که کف دستمون همش عرق میکنه خیلی مظلومیم……
ماها نمیتونیم رو دستمون تقلب بنویسیم ببریم سرجلسه
لااقل بیشتر هوامونو داشته باشین
تو روسیه؛برای افزایش تمرکز، دانشجوها اصولا مست سرجلسه امتحان حاضر میشن ؛
اونوقت ما یه آب خنک هم نمیتونیم ببریم چون ملت روزه ان !
یه روز رفتم گزینش ……
هرچی سوال دینی پرسیدن بلد نبودم
طرف عصبانی شد گفت: فاتحه که بلدی بخونی
گفتم: بععله …ما ۵شنبه ها میریم سر مزار
طرف گفت: خدارو شکر بخون…
با صدای یواش گفتم : پسپسپس ، خدابیامرزدش
باور کنین یارو هنوز دنبالمه، میگه باید اسم مسلمون رو از شناسنامت بردارم
تو تاکسی بودیم
راننده هی دستش تو دماغش بود
خانمه که کنار من نشسته بود خواست بهش تیکه بندازه؛ گفت:
تو این یکی هم بگرد شاید یه چیزی تو اونم باشه
راننده هم گفت :عجله نکن خوش شانس باشی تو همین یه چیزایی برات پیدا میکنم
مردی پنج سکه به قاضی شهر داد تا در محکمه ی روز بعد به نفع او رأی صادر کند.!
ولی در روز مقرر، قاضی خلاف وعده کرد و به نفع دیگری رأی داد.!
مرد، برای یادآوری در جلسه دادگاه به قاضی گفت : « مگر من دیروز شما را به پنج تن آل عبا قسم ندادم که حق با من است؟!»
قاضی پاسخ داد : « چرا… ولیکن پس از تو، شخص دیگری مرا به چهارده معصوم سوگند داد!
دیشبرسیدم پاریس
رفتم توی هتل ، مسئولش ازمپرسید کجایى هستى⁉️
گفتم ایران
گفت داعش
گفتم Noooo,اون عراق. آى ام ایرانیَن.
گفت اوووووه پراید ۴۰میلیونیصَفی؟
گفتم Noooo,هموون دااااعش
مرده به بچهش میگه:
– کلاغه خبر آورده سیگار میکشی بچهش میگه:
مــــن ؟؟؟
مــــن سیگار میکشم ؟؟؟
تو خودت معلوم نیست چی کشیدی که با کلاغا حرف میزنی !!!
بچه م بچه های قدیم؛ اصلا اعصاب ندارن…نمیشه بهشون یکدستی زد
شَبِ قَـدر
شَبِ “بیدار شدن “است
نه” بیدار ماندن
دعا کنیم بیدارشویم
اگر یادتان بود و باران گرفت
دعایی به حال بیابان دل ما هم بکنید
“التماس دعا”
به سلامتی مادری که اگـه ۱۰۰ تـا پـریز خالی هم باشه،….
برا وصل کردن جاروبرقی ، گوشیِ تو رو از شارژ در میاره!
یعنی به وضوح دیدماااااا…
.
ایران و آمریکا الان
ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯽﺟﻨﮕﻨﺪ.
ﺩﺭ ﯾﻤﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﻫﻢ ﻣﯽﺟﻨﮕﻨﺪ.
ﺩﺭ ﭘﺎﻛﺴﺘﺎﻥ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻫﻢ ﻣﻴﮕﺮﺩﻥ.
ﺩﺭ ﺗﺮﻛﻴﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﻴﻜﻨﻦ
.
ﺩﺭ ﺳﻮﺋﯿﺲ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
و در تهران والیبال بازی میکنند..در امریکا هم کشتی میگیرند،،
ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻫﺪﻩ ﻣﺎ ﮐﻪ ﮔﯿﺞ ﺷﺪﯾﻢ…
ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ
ﺷﻤﺎ ﺣﺠﺎﺑﺘﻮ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﭼﯽﻣﯿﺸﻪ…
بعضیا انقد دوس داشتنی هستن که فقط باید نگاشون کرد!!!!!……
خوب دیگه نگااااه کردی برو کنااار بذار بعدی هم نگاه کنه…
ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ …
ﻫﻤﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ …
یه دختر فضول ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺒﯿﻨﻪ گفت: ﺑﺮﯾﻦ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ همسرشم !!
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺎﺩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ یه ﺍﻻﻍ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ !!
ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﺷﺪﯾﺪ ﺟﺎﻥ ﺑﺎﺧﺘﻦ!!
الاغه هم از شدت خوشحالی زنده شده میگه من زنمو میخوام
ﺧﺮﮔﻮشه ﻣﯿﺮﻩ ﺗﻮ ﺟﻨﮕﻞ,,,,
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺭﻭ میبینه ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﺮﯾﺎﮎ
ﻣﯿﮑﺸﻪ !!!!
ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﻗﺎ ﺭﻭﺑﺎﻫﻪ ﺍﯾﻦ چه ﮐﺎﺭﯾﻪ .؟..
ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺪﻭﻭﻭﻭﯾﻢ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﻣﻴﺮﻥ ﻣﻴﺮﻥ ﻣﯿﺮﻥ ﺗﺎ ﻣﯿﺮﺳﻦ به ﮔﺮﮔﻪ …
ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ ﺩﺍﺭﻩ حشیش ﻣﯿﮑﺸﻪ ‘
ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﻗﺎ ﮔﺮﮔﻪ ﺍﯾﻦ چهﮐﺎﺭﯾﻪ ﺁﺧﻪ ,,,,؟
ﭘﺎﺷﻮ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ، ﺑﺪﻭﯾﯿﻢ …
ﮔﺮﮔﻪ ﭘﺎﻣﯿﺸﻪ ، ﻣﯿﺮﻥ ﺳﻪ ﺗﺎﯾﯽ ﻣﯿﺮﺳﻦ
ﺑﻪ ﺷﯿﺮﻩ ….
ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﻣﯿﮑﻨﻪ !
ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﻗﺎ ﺷﯿﺮﻩ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯾﻪ؟
ﭘﺎﺷﻮ ﻭﺭﺯﺵ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﺪﻭﯾﯿﻢ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ….
ﺷﯿﺮﻩ ﻣﯿﭙﺮﻩ ﻣﯿﺨﻮﺭدِش….
ﮔﺮﮒ ﻭ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻣﯿﮕﻦ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﺭﺩﯾﺶ ﺣﺮﻑ ﺑﺪﯼ ﻧﺰﺩ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ …
ﺷﯿﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ …
ﺍﻳﻦ ﭘﺪﺭ ﺳﮓ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺷﯿﺸﻪ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻓﺎﺯ
ﻭﺭﺯﺵ ﻣﯿﮕﻴﺮﻩ …
ﻫﻲ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﻭﻭﻧﻪ
یارو داشت واسه بچهش لالایى میخوند بچهش نمیخوابید.
بهش گفت:
عزیزم چرا نمیخوابى؟
بچهش گفت:
دو دقیقه زر نزنى خودم میخوابم…
دختره بهم گفت یه سوال میپرسم اگه درست جواب دادی بیا منو بگیر !!
گفتم باشه
گفت اون چیه سیاهه، کلاغه؟
گفتم پلنگه
گفت آفرین بیا منو بگیر !!!
یعنی حاضره گند بزنه به همه آبا و اجداد حیات وحش ولی شوهر کنه
اعترافات یک اصفهانی …
.
اصفهانیه: حاج آقا من زمان جنگ به یک عراقی تو زیرزمین خونه ام پناه دادم، بنظرتون گناه کردم؟
روحانی: نه، خیلی هم کار خوبی کردی. ثواب هم داشته
اصفهانیه: آخه روزی ۵ هزار تومنم ازش گرفتم
روحانی: اشکال نداره، خدا ارحم الراحمینه
اصفهانیه: بنظرتون بهش بگم جنگ تموم شده؟
شخصی نزد زرتشت رفت و گفت: فلانی پشت سرت چیزی گفته است…
زرتشت گفت: در این گفته ات سه خیانت است:
۱.شخصی را نزد من خراب کردی…
۲.فکر مرا بیهوده مشغول کردی…
۳.خودت را نزد من خوار کردی…
یکی نزد حکیمی آمد و گفت:
خبر داری فلانی درباره ات چه قدر غیبت و بدگویی کرده
حکیم با تبسم گفت:
او تیری را بسویم پرتاب کرد که به من نرسید؛ تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی
و در قلبم
فرو کردی ؟
یادمان نرود هیچوقت سبب نقل کینه ها و دشمنیها نباشیم
وزیر دفاع عربستان :
بعد از یمن ایران را هم سر جایش خواهیم نشاند
پاسخ مدیر عامل سایپا: به شرافتم قسم اگر تیری از عربستان به ایران برسد در عرض ۴۸ ساعت نمایندگی فروش پراید را در عربستان تاسیس میکنیم و جاده هایتان را با خونتان رنگین میکنیم
قدیما میگفتن وقتی میری بیمارستان
اینقدر مریضهای بدحال تر از خودت میبینی که درد خودتو فراموش میکنی …
ولی الان تو بیمارستانا انقدر پرستارای خوشگل میبینی که یه درد دیگه هم به دردات اضافه میشه
خواب دیدم با خانمم رفتیم پاساژ
هی اون میخره هی من کارت میکشم
یهو از خواب پریدم دو سه بار موجودی گرفتم …
آخرش بانک گفت:
بخدا خواب دیدی
تو اصن زن نداری
بگیر بکپ…!
ته تغاری چیست؟
.
بچه ای که قرار بوده
فقط یه بوس کوچولووو باشه
واسه تشکر از یه قورمه سبزی
ولی خب حادثه خبر نمیکند
با قوم شوهر فقط باید رفت ماهیگیری
از بس کرم دارن
اینو از گروه عروسا دزدیدم
غوغا …غوغا….
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﺕ ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﮐﺪﻭﻣﺎ؟ﺳﻔﯿﺪﺍ ﯾﺎ ﺳﯿﺎﻫﺎ؟
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﯿﺎﻫﺎ .
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﻋﻠﻒ میخورن
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﻔﯿﺪﺍ ﭼﯽ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺍﻭﻧﺎﻫﻢ ﻋﻠﻒ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺷﺒﺎ ﮐﺠﺎ ﻧﮕﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﺭﯼ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ: ﺳﻔﯿﺪﺍ ﯾﺎ ﺳﯿﺎﻫﺎ؟
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﯿﺎﻫﺎ .
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺰﺭگه
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﻔﯿﺪﺍ ﭼﯽ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺍﻭﻧﺎ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺰﺭﮔﻪ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺑﺎ ﭼﯽ ﺗﻤﯿﺰﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺳﻔﯿﺪﺍ ﯾﺎ ﺳﯿﺎﻫﺎ؟
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﯿﺎﻫﺎ .
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺑﺎ ﺁﺏ ﺗﻤﯿﺰﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﻔﯿﺪﺍ ﺭﻭ ﺑﺎ ﭼﯽ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺍﻭﻧﺎﺭﻭﻫﻢ ﺑﺎ ﺁﺏ ﺗﻤﯿﺰﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﻩ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
اگه فرقی ندارن چرا هی میپرسی سیاها یا سفیدا؟؟
مگه من مسخره توام
ﭼﻮﭘﻮﻥ میگه: ﺁﺧﻪ ﺳﻔﯿﺪﺍ ﻣﺎﻝ ﻣﻨﻪ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﯿﺎﻫﺎ ﻣﺎﻝ ﮐﯿﻪ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺍﻭﻧﺎﻫﻢ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﻣﻪ
غضنفر داشت واسه دوستش خاطره تعریف میکرد:
رفته بودم جنگل یه خرس افتاده بود دنبالم هی من میدویدم هی اون لیز میخورد.
دوستش میگه: از ترس نریدی به خودت؟
میگه: پس فکر کردی خرسه واسه چی لیز میخورد؟!
سه تا شیرازی شب میخواستن بخوابن , میگن یکی پاشه چراغ رو خاموش کنه کسی بلند نمیشه .
باهم شرط میبندن که هرکی حرف بزنه باید بلند شه چراغ رو خاموش کنه….
چند روزی شد ازشون خبری نبود تا اینکه همسایه ها در خونشون رو شکوندن سه تاشونو مرده پیدا کردن
.
اولی رو غسل دادن و کفن کردن…
دومی رو هم غسل و کفن کردن…
سومی رو تا غسلش دادن گفت من زنده ام، یهو اون دوتا گفتن هورااااا باختی پاشو چراغ رو خاموش کن.
ملانصرالدین داشت سخنرانی می کرد گفت : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برایش روشن می شود.
ناگهان در میان جمعیت، زن خود را دید. هول کرد و گفت: البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش.
وقتی خونه باباتی، میگن بزار بری خونه شوهر بعد هر غلطی خواستی بکن…
وقتی هم اومدی خونه شوهر میگه فکر کردی خونه باباته که هر غلطی بکنی؟
لطفا مسوولان رسیدگی کنند ما کجا غلطامونو بکنیم؟
(انجمن زنان مظلوم)
دیشب رفتم ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ یه ﺳﮓ ﺩﺍﺷت ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ‘تدی ‘…
رفتم ﺭﻭی ﺻﻨﺪﻟﯽ نشستم ‘تدی’ ﻫﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺯﯾﺮ ﻫﻤﻮﻥ ﺻﻨﺪلی ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﻪ…
یهو گلاب به روتون بدجوری گوزم گرفت ﺑﺎﺧﻮﺩم فکر کردم ﺍﮔﻪ ﺑﮕﻮﺯﻡ ﺻﺎﺏ ﺧﻮﻧﻪ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺳﮕﺸﻪ ﺩﯾﮕﻪ…
ﯾﻪ ﺯﺭﻩ ﺍﺯ ﮔﻮﺯم ﺭﻭ ﻭﻝ کردم، ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ گفت تدی ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺣﯿﺎﻁ…
ﻭﻟﯽ ‘تدی’ ﻧرفت..
منم که خیالم ﺭﺍﺣﺖ شده بود ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺪﺭﺕ گوزیدم ، ﺻﺎﺏ ﺧﻮﻧﻪ فکر میکنی چی گفت ؟
گفت: ‘تدی’؟
ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ رﻭﺕ برینه؟؟
برو بیرون دیگه
کشتی در حال غرق شدن بود،
کاپیتان سراسیمه پرسید:
کسی دعا کردن بلده
ملا با افتخار گفت:
من کارم دعا کردنه
کاپیتان گفت:
پس شما برای خودت دعا کن،
ما به بقیه جلیقه نجات میدیم،
چون یه جلیقه کم داریم!!
یارو ﻗﺼﺎﺏ ﻣﻴﺎﺭﻩ ﻳﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺮﺍﺵ ﺳﺮ ﺑﺒﺮﻩ،
ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﯿﮑﻪ ﺗﯿﮑِﺶ ﻛﻨﻰ ﺑﺮﺍ ﮐِﺒﺎﺏ؛ﻗﻮﺭﻣﻪ
ﺩﻳﺰﻯ،ﻛﻠﻪ ﭘﺎﭼﻪ ﺷﻢ
ﺗِﻤﻴﺰ ﻛﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻥ، ﺭﻭﺩﻩ ﻭ ﻣَﻌﺪﺷﻢ ﺑﺬﺍ ﻛﻨﺎﺭ ﺑﺮﺍ
ﺳﯿﺮﺍﺑﯽ؛ﭘﻮﺳﺘﺸﻮ ﺑﺎﺧﻮﺩﺕ ﻧﺒِﺮﻳﺎ ! ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻢ،
ﭘﺸﻜﻼﺷﻢ ﺑﺮﺍ ﺑﺎﻏﭽﻪ،ﺁﺷﻐﺎﻻﺷﻢ ﺑﺮﺍ ﮔﺮﺑﻪ، ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺨﻮﻧﺎﺷﻢ ﺳﻮﭖ
ﻣﯿﭙﺰﯾﻢ
ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻩ ﻳﻪ ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ یارو ﻣﻰﻧﺪﺍﺯﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ: ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺻﺪﺍﻣﻢ ﺿﺒﻂ ﮐﻦ ﺑﺬﺍﺭ ﺑﺮﺍ ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ