منظور از حق نفس چیست؟

 

سوال:

منظور از حق نفس چیست؟

پاسخ:

یکی از حقوق که در رساله نورانی امام سجاد علیه السلام آمده و برای همگان آموزنده و مفید است جریان حقوق نفس است که به چند نمونه از آن حقوق اشاره میشود حضرت فرمود:

حق نفست بر تو این است که کاملاً او را در اطاعت خدا بگماری به زبانت حقش را بپردازی و بگوشت حقش را بپردازی و هم چنین سایر اعضایت، بعد فرمود:
۱٫ حق زبانت آن است که آن را از دشنام حفظ نمایی و به سخن خوب عادتش بدهی و مؤدبش داری و آن را نگاهداری مگر در جایی که نیاز به گفتن باشد و سخن گفتن برای دنیا و یا دین شما مفید باشد. و آن را از پرگویی و یاوه سرائی کم فایده حفظ کنی، زبان گواه خرد و دلیل عقل است و آراستگی انسان به زیور عقل و خوشی زبان اوست.

۲٫ حق گوش پاک داشتن اوست از شنیدن هر چیزی مگر خبر خوبی که در دلت خیر پدید آورد. اخلاق نیک نصیبت نماید، گوش دروازه دل است هر نوع معنی خوب یا بدی را به آن میرساند.

۳٫ حق چشمت این است که از هر چه روا نیست آن را بپوشانی و مبتذلش نسازی مگر بدان محل عبرت آوری که از آن بینا شوی یا دانشی بدست آوری زیرا دیده وسیله عبرت است.
۴٫ حق دو پایت این است که با آنها به جایی که روا نیست نروی و آنها را به راهی که باعث سبکی راه رونده است نکشانی زیرا آنها تو را حمل می کنند و ترا به راه دین می برند و پیش می اندازند.

۵٫ حق دست تو این است که آن را به ناروا دراز نکنی تا بدست اندازی بدان گرفتار عقوبت آخرت خدا شوی و گرفتار سرزنش مردم در دنیا و آن را از کاری که به تو واجب کرده نبندی ولی آن را احترام کنی با این که از محرمات بسیارش بسنده و بسیاری از آنچه هم که بر او واجب نیست، به کار اندازی و چون دست تو در این دنیا از حرام باز ایستاد و خود را شریف داشت یا با عقل و شرافت به کار رفت در آخرت ثواب خوب دارد.

۶٫ حق شکمت این است که آن را ظرف کم و یا بیش از حرام نکنی و از حلال هم باندازه اش بدهی و از حد تقویت به حد شکم خوارگی و بی مروتی نرسانی، و هر گاه گرفتار گرسنگی و تشنگی شد، او را ضبط کنی زیرا سیری بی اندازه شکم را بیاشوبد و کسالت آورد که مایه باز ماندن و دور شدن از هر کار نیک و ارجمند است(۱).

همانطوری که میبینید عمده حقوق اعضا درباره به کارگیری آنها رد اطاعت خدا و اجتناب آنها از ارتکاب گناه است. البته انسان حق آسیب زدن به بدن را ندارد اما فرسودگی اعضا در صورت کار و به مرور زمان تا حدی طبیعی است. مگر اینکه این آسیب و فرسودگی در امور باطل و لغو به وجود آمده باشد که فرد گناهکار شناخته میشود. البته شاید در همین مورد در قبال تضییع عمر مسئولیت بیشتری داشته باشد.
به هر حال در مورد هر گناهی باید از خداوند استغفار و طلب بخشش شود.

پی نوشت:

۱٫ ابن شعبه حرانی، حسن، تحف العقول، همان، ص ۳۶۱ ـ ۲۷۸٫

موفق باشید.

 

همچنین شاید مطالب زیر مورد پسندتان باشد...

افزودن یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.